!صفحه ی شخصی پیامُ الملوک

!...آن پادشاهِ خوش سلوک

!صفحه ی شخصی پیامُ الملوک

!...آن پادشاهِ خوش سلوک

۴ مطلب با موضوع «دسگرمی» ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۸ ق.ظ

تکرار!

کارم شده این:


مدرسه ، درس ، تلویزیون ، خواب!

یا:

مدرسه ، تلویزیون ، درس  ،خواب!

تا 9 ماهه دیگه همینه!


تابستونم اینجوری بود:


خواب، تلویزیون ، رایانه، گوشی، رایانه، تلویزیون، ایــــنـــتـــرنـــت، خواب!!!



و اینچنین است که بوی گند مهر مارا بهتر است!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۳ ، ۰۶:۴۸
پیام پژوهان
پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۱۰ ق.ظ

بله! "بد" این است!!!

می دانید چه چیزی بد است؟! این که صبح بلند شوی اما خورشید هرگز طلوع نکند؟ یا بگویند فردا آخرین روز زندگیتان هست؟! یا نه! اینکه بشنوید تا ساعتی دیگر زمین از درون متلاشی می شود؟!

خیر! این چیز ها بد نیست! اصلا به فرض اینها بد باشند! بد تر از اینها هم چیزی وجود دارد! چیزی که نبودش عذاب است، خفت است، خاری و زبونی است، مایه ی آبرو ریزی است، موجب دست درازی است، عین بدبختی است! این که دستشویی خانه ی تان خراب باشد! :| !!! جدی میگویم! کسانی که تجربه کرده اند میدانند!



میگویید این خیلی بد است که وقتی صبح بیدار میشوید خورشید برای همیشه طلوع نکند؟! اما اوضاع وقتی بدتر میشود که دستشویی خانه ی تان هم خراب باشد!


میدانید چقدر خفت بار است که در روز آخر زندگیتان، برای رفتن به دستشویی دست به دامان همسایه ها شوید؟!


تا ساعتی دیگر زمین از درون منفجر خواهد شد؟! به جهنم! این یک ساعت پایانی را حیف نیست به دنبال دستشویی این خانه و آن خانه برویم!؟ 

.

.

.

امان از این مردم، امــاااان... تا سختی نکشند قدر چیزی را نمیدانند.

قدر نمیدانید! باور کنید قدر نمیدانید...!



دستشویی ها را باید شست، جور دیگر باید "..." !!!

((به نظر شما با توجه به قافیه ی شعر اصلی که همان "دید" میباشد، و همچنین موضوع، چه کلمه ای باید در جای فعل قرار گیرد؟ :))) (احتمالا درست حدس زدید چرا که فقط نیاز به تغییر حرف اولِ "دید" میباشد، حال جمله را دوباره خوانده و قاه قاه بخندید) با عرض پوزش از بی ادبی مان! ))



:))


۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۱۰
پیام پژوهان
پنجشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۳، ۰۳:۳۹ ق.ظ

قیاس "تن به آب" و بلانسبت "دست به آب" !!! (بخش 2)

در پست قبلی به تبیین مرزهای بین دستشویی صحرایی و دستشویی غیر صحرایی پرداختیم و ویژگی های آن دو را برشمردیم. اکنون آن را با تن به آب قیاس مینماییم!


نکته: اولویت ما در تن به آب حمام است، نه استخر.



حمام به نوبه ی خود از مهمترین بخش های زندگی آدمیست "و بدانیم اگر حمام نبود زندگی چیزی کم داشت" * ! در حمام عمق تفکراتمان متغیر است. ابتدا پیرامون خود و دیگران و به مرور به مشکلات جامعه ای و مملکتی، سپس موضوعات روز جهان و در آخر کار به جایی میرسد که به دنبال پاسخی برا پرسشهایی چون "علت خلقت آدمی" "اثبات وجود خدا" "جایگاه جن، شیطان و جادوگر در عالم"** و... میگردیم!

در حمام کم پیش می آید خاطره ای را یادآور شویم و یا موضوع مهمی را به یاد آوریم و یا راه حل مشکلی را بیابیم؛ دستیابی به اینگونه مسائل فقط و فقط  از راه دست به آب به دست می آید. چرا که در دستشویی وقت اندک است و کفاف مسائل حیاتیِ زندگیِ آدم چون علت خلقت آدمی را نمیدهد، لکن مسائل سطحی را به خوبی و با دیدی باز دیده و گره می گشاید!

کم پیش می آید بعد از دست به آب احساس کنیم خستگیمان در رفته و اکنون آرام گشته ایم، (لازم به ذکر است آن احساسِ سبکیِ ملموس، مالِ چیز دیگریست!!! ) اما پس از حمام و به خصوص استخر خستگی از بدن برون رفته و بدین دلیل حالمان مالامال از خوبی میگردد.

دست به آب مانند refresh ای در دسکتاپ زندگیمان است! اگر نباشد ما از نمیتوانیم روزانه حداقل 10 دقیقه از تفکرات تلخ برون دستشویی به رویاهای شیرین درون دستشویی دست پیدا کنیم! حمام طولانی است و وقت گیر، بیشتر شبیه restart است!

 

در طی پژوهش های میدانی صورت گرفته اثبات شده که در دستشویی،نمیتوان حمام کرد، لکن در حمام میتوان "تا حدی" خود را خالی نمود که این نقطه ضعفی برای دست به آب و خورشید فروزانی برای تن به آب است!

 

جالب به ذکر است که دستشویی به جز فعل "دستشویی کردن" (بلانسبت البت) دو فعل زیر مجموعه ی دیگر نیز دارد که بر اساس نوع ماده ی خروجی، از جهت مایع و یا جامد بودن آن، استفاده میشود، اما اینجانب از به کار بردن واضحات معذورم! ولی حمام ، جز همان فعل "حمام کردن" چیزی در بسات (بساط، بصاط، بثاط، بصاط، بثات ... اصلا همون سفره!!!) ندارد، بس که ایشان صاف و ساده اند!

 

جالبه بدونید شکسپیر در پاسخ به این سوال که ازش پرسیده شد: دستشویی بهتره یا حمام؟" گفته "بودن یا نبودن! مسئله اینست!" یعنی مهم نیست کئومش بهتره مهم اینه که کدومش وجود داره که الحمدلله امروزه جفتش موجوده و مثل دوره ی شکسپیر نیست که فقط یکیش اون هم عمدتا دستشویی، در دسترس باشه!

 

همین دیگه! دفعه دیگه ای که خواستید برید دست به آب و یا تن به آب به این فکر کنید که شاید این آخرین بارتون هست و فکرتون به این و اون مشغول نکنید و کیف ها کنید از برای خویش!!!




* با اقتباس از جمله ی سهراب سپهری که میفرماد: و بدانیم اگر کرم نبود، زندگی چیزی کم داشت... (شعر صدای پای آب)

**نام کتابی توپ از استاد اصغر طاهر زاده!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۳ ، ۰۳:۳۹
پیام پژوهان
يكشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۳:۲۳ ب.ظ

قیاس "تن به آب" و بلانسبت "دست به آب" !!! (بخش 1)

همانطور که از پیش مطلبی چَرَند گفته بودیم که میخواهیم این دو را با هم روبرو کنیم و از مزایا و معایب هرکدام بگوییم،.. خب میگوییم! (با کمبود فعل مواجه گشتیم) والو!


تن به آب استعاره از حمام یا استخر است که خداروشکر نیازی به بلانسبت ندارد!

دست به آب هم که استعاره از همان بلانسبتِ " زایدُ ذکر " هست!


ابتدا لازم است موضوع دست به آب را کاملا باز کرده تا در این قیاس دچار مشکل نشویم! این شما و این بخش اول این موضوع:



دست به آب دو جایگاه کلی دارد : یکی دستشویی صحرایی و دیگری دستشویی غیر صحرایی که به عقیده ی اینجانب دومی یکی از نعمت های والای بشری است که میلیارد ها نفر مدیون اولین ایده پرداز این مدل از دستشویی ها هستند! شخصی که تحولی عظیم در نظام دست به آب به وجود آورده! خدایش بیامرزد! (اصلا بر روح پر فتوحشان صلوات!!!)

دستشویی صحرایی یکی از بزرگترین چالش های زندگی آدم های امروزی و خصوصا شهر نشین است که خدارا شکر فقط هنگام تفریح و مسافرت آن را تجربه میکنند؛ چرا که یافتن مکانی دور از رادار چشم های افراد و پناه گرفتن در پس بوته ای، درختچه ای ، درختی... به طوری که زمین آن دارای شیب ملایم و تهی از خس و خاشاک آزار دهنده باشد، کاریست سخت و طاقت فرسا که اگر به درستی و با تلاش و پشتکار فراوان و همچنین داشتن امید بسیار همراه نباشد موجبات آبروریزی خویشتن فراهم میگردد! لیکن ما باید این را قدر بدانیم چرا اگر روزی دشمن بر خاک ما دست درازی کند ما دیگر در امر استتار نیازی به آموزش نخواهیم داشت!

این گونه دست به آب رفتن ها آرامش ذاتی نهفته در اجابت مزاج را از انسان میگیرد، زیرا تا تمام شدن آن امر مهم، آدم از هر خش خشی ترسیده و در هر زمان آماده ی واکنش میباشد و بار ها سرش را مانند جغد به اطراف میچرخاند!

 

دستشویی غیر صحرایی از آن گونه دست به آب هاست که کلی به آدم میچسبد خصوصا اگر ساعتی دل درد یا کلیه درد را پشت سر گذاشته باشد! در این مدل دستشویی ها به دلیل قرار گرفتن در محیطی متفاوت، با دیوار هایی که بر فاعل، محیط گشته اند و احساس امنیت فوق العاده ای را به او القا میکنند، تفکر آدمی به ماورای جهان هستی هم سلوک کرده و با دیدی باز، ایده هایی ناب می یابد، یا امر مهمی را یادآور میشود! فقط خدا میداند که کدام یک از ایده های بزرگ جهان امروز در مکانی موسوم به سرویس ها ی بهداشتی جرقه  خورده است!

اوج احساس آرامش در هنگام رفع حاجت در این گونه دستشویی ها صورت می گیرد؛ در جایی که گویی آدمی برای لحظه ای از دنیای مادی فاصله گرفته و وارد فضایی با جوی متفاوت و ناشناخته و گاهاً خفه کننده ی  "دستشویی" میشود!

.

.

.

دستشویی ها در شناخت شخصیت آدم ها نقش مهمی را ایفا میکنند. از دستشویی های بین راهی و درون شهری به راحتی میتوان  فرهنگ مردم آن مرز و بوم را شناخت، عملکرد شهردار منطقه را ارزیابی نمود، و میزان فداکاری و ایثارگری مردم را بر اساس اولویت دادن به فردی که تا لحظاتی دیگر عامل ریختن آبروی خودش است حتی اگر وی در انتهای صف باشد را تشخیص داد!

یادمان نرود که توماس ادیسون متحول گر زندگی انسان ها، آلبرت انیشتین متحول گر نظام فیزیک، بیل گیتس و استیو جابز متحول گر عصر حاضر، ساعت های بسیاری از عمرشان را در هنگام دست به آب، بر روی ایده های بسیار بزرگشان فکر کرده اند!

 ما در آنجا به چه فکر میکنیم؟! آیا وقت تغییر فرا نرسیده است؟!


:))


۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۲۳
پیام پژوهان