!صفحه ی شخصی پیامُ الملوک

!...آن پادشاهِ خوش سلوک

!صفحه ی شخصی پیامُ الملوک

!...آن پادشاهِ خوش سلوک

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۳۴ ب.ظ

سفرنامه ی پیام الملوک ( بخش 2 )

(بخش 2) (ساعت 13:10:35) (1393/5/7)

چهارچرخان چونان گاومیش به پیش رفته و دنده ی دیگران را پایین می آوردند و آنان را به کنار جاده میکشانند. اینجانب ساعتی به خواب رفته و از اوضاع پیش آمده در طی آن مدت بی اطلاع ام و در حالی بیدار شدم که گاومیشان خسته شده و در پی جویی می جویند...
دقایقی را گذر عمر تماشا بود. آب را گوارای وجود گهربار خویش کرده و منتظر یاران نشستیم. همه ی یاران به جز یکی، رسیدند و یار آخر ما را نادیده گرفته؛ می تازید. سایر چهارچرخان گویی رم کرده و به راه زدند.
باور بفرمایید فقط می رویم؛ مقصدمان با خداست!

موسیقی متن: میــان بازوانــت نگهم دار، بغلـم کن، بغلم کن
از اون خنده هات بوسه ی شیرین به لبم کن
(لا اله الا الله!!!)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۱۴

نظرات  (۲)

موسیقی متنت داغونم کرد =))))
پاسخ:
:))
اگه آهنگشو بشنوی اصن تا سه روز نابود میشی!!!
.
.
.
نظر سما " چَپــو " * شد! یعنی پاک شد! گم شد! :|

سما با تشکر! جواب نظرتو دادم ولی یهو نیست شد! دیگه حوصلم نیست و البت بیشتر یادم نیس!!! :)) من تو دلم جوابتو دوباره میدم!!!


*چپو / chapou : چَپاول ، غارت
چیتو چپو شد؟
گزینه اشتباهی زدی؟
خودش پرید؟
پاسخ:
نمیدونم چیتو شد! جواب دادم، تایید زدم، رفتم تو وبلاگ دیدم نیومده، صفحه ی نظرات (تو قسمتی که جواب میدی و ویرایش میکنی) رو رفرش کردم پرید نظرش!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">